ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس محمد

شاهزاده ها رو ببرین و حکم رو اجرا کنین

ما رو ببخشین،پدر

 

ببخشم؟

 

من گفتم بادت باشه افتخار و احترام خودتو برگردونی

 

ولی به کاری که انجام دادی نگاه کن

 

چو هیجو مرده

 

اون برادر من بود و ده برابر ارزشش

از هر کدوم شماها بیشتر بود

 

حکمو اجرا کنین

بله،اعلیحضرت

 

اول منو بکشین،اعلیحضرت

شاهزاده ها بی گناه هستن

دلیل این شکست , من و ژنرال چو به دلیل
نشناختن استراتژی

دشمن بودیم
لطفا اینو در نظر داشته باشین

ما رو مجازات کنین،اعلیحضرت

ما باعث شرمساری اسم شما شدیم
و سرباز های زیادی رو از دست دادیم

با توجه به قوانین نظامی ما رو مجازات کنین

ما رو مجازات کنین،اعلیحضرت

هر چند شاهزاده ها تو جنگ شکست خوردن
لطفا ببخشین شون

 

نه،اونها هیجو رو برای نجات جون خودشون قربانی کردن

 

افراد دست راستم یکی یکی دارن میمیرن

اول سادول حالا هم هیجو

 

مرگ اون به خاطر نجات این حرومزاده ها بود

 

باید مجازات بشن

شما باید بقیه رو مجازات کنین

اونها شکست خوردن و نیروهای
زیادی رو از دست دادن

لطفا خشم تونو کنترل کنین

منو ببخشین،پدر

 

کاری نبود که بتونم انجام بدم

دشمن هیچ جا نبود

چه طور ممکنه؟

من برادرم هیجو رو از دست دادم

 

خدایان آسمان و زمین چرا این قدر نامهربان هستن؟

 

چه طور میتونن هیجو رو بگیرن؟

اه،هیجو

 

معذرت میخوایم ،اعلیحضرت

 

دایا محل غم و اندوه منه

 

متوجه شده بودم شیلا کشور پایداریه

قدمت این کشور به هزار سال میرسه

من قدرت شونو درست کم گرفتم
ولی تسلیم نمیشم

نیروها رو دوباره سازماندهی کنین و
بلند شین

بله،اعلیحضرت

 

شما دو نفرم بلند شین

 

شما دیگه تو این جنگ کاری ندارین

به کارهاتون فکر کنین

 

بله،پدر

 

...این یه کابوسه

 

..کاش فقط یه خواب بود

 

هیجو مرده
هیجو مرده

 

گفتی کی مرده؟

ما گزارشی از قلعه دایا دریافت کردیم

که ژنرال هیجو تو جنگ کشته شده

خدای من
ژنرال چیو مرده؟

بهم گفتن زندگی شو به خاطرنجات جون

شاهزاده ها از دست داده

 

بله،ملکه

خدای من

 

اعلیحضرت باید پسرای منو سرزنش کرده باشه

میدان جنگ مکان خطرناکیه

من مطمئنم اعلیحضرت عاقلانه تصمیم میگیره

وزیر داره همین طور به اشتباهات

فاجعه آمیزش ادامه میده

اون باید به خاطر مرگ ژنرال چو سرزنش بشه

نگرانی دیگه ما گئوم سونگه

 

چرا؟

ارتش ته بونگ کنار قلعه موجین جو اردوگاه زده

 

موجین جو؟

بله،غیر منتظره بوده

 

سرپرست باید تو راه بازگشت باشه

 

ممکنه به خاطر جزر و مد سفرش طول بکشه

ژنرال یون و چون میخوان یک جنگو شروع کنن

امیدوارم اوضاع از کنترل خارج نشه

 

این جنگ کوچکی نیست

 

فکر کنم این تلاش ها لازم بوده

همه میخوایم که گان به اینجا بیاد

ولی اسون نیست

 

چه طور میتونه؟

اون سرپرست سلطنتیه که بعد امپراطور
اون نفر دومه

اون نمیتونه همه چیو رها کنه و
درخواست ما رو قبول کنه

 

در هر صورت جنگ ایده خوبی نیست

 

قدر نظامی خوبی نداریم

ما هم توسط بکجه احاطه شدیم

ما باید فقط از ناجو مراقبت کنیم

 

ما نیروهای خوبی داریم
بزار بهشون اعتماد کنیم

 

چی فکر میکنی؟
ارزششو داره؟

ما باید موقعیت هایی میارزه رو بررسی کنیم

اونچه که منو اذیت میکنه سرپرست سلطنتیه

بدون دستور اون میخواییم حمله کنیم؟

 

بله،ولی نمیتونیم برای همیشه این طوری باشیم

باید بهشون ضربه بزنیم

باشه امشب با تیرهای آتشی بهشون حمله میکنیم

و گزارش حمله دشمنو به قصر میفرستیم

که قطعا باعث تحریک شون میشه

بله با دو هدف این کارو میکنیم
دشمنو بررسی میکنیم و

بعدش سرپرست سلطنتی به ناجو میاد

بزار به قصر پیامی بفرستیم و بگیم
که جنگ شروع شده

باشه

 

ارباب،نیروهای ته بونگ دارن برای حمله آماده میشن

بله،هنوز نمیفهمم چرا میخوان ریسک کنن

 

اونها میتونن ناجو رو حفظ کنن
ولی این حمله عاقلانه نیست

به سربازها هشدار داده شده و آماده دفاع هستن

ما آماده مبارزه هستیم

 

این حمله همه جانبه نیست
باید اونو کنترل کنیم

 

البته دستور بدین ژنرال کیم

ما سمت چپ و راست رو میگیریم

 

خیلی خب

 

کماندارها تو موقعیت قرار بگیرین

 

تو موقعیت قرار بگیرین

 

آتشو پرتاب کنین

 

حمله

 

تیرهای آتشین

 

حمله

 

دشمن فاصله امنو حفظ کرده

 

نمیخوان همه جانبه حمله کنن

از قلعه دفاع کنین
از مبارزه دست نکشین

بله،ارباب

 

جنگ تو ناجو شروع شده

 

سرپرست سلطنتی بکجه

هم به قلعه دایا هم ناجو حمله کرده

 

چی میخواین که به دیدن من امدین؟

بله،گزارش های فوری ادامه داره

و شما ساکت باقی موندین

 

در مورد تحولات آگاهم

ناجو در معرض خطره

قدرت نظامی ما محدوده نباید کاری بکنیم؟

من ممکنه سرپرست سلطنتی باشم ولی اعلیحضرت

 

در حال حاضر قدرت مطلقه

من منتظر دستور اون هستم

 

که این طور

 

من به اتاق امپراطور درباره این موضوع گزارش دادم

 

ولی هنوز جوابی نگرفتم

 

کیون هوون یک بار به قلعه دایا حمله کرده

 

و افرادش به ناجو حمله کردن

 

بله،ما چندین گزارش دریافت کردیم

 

ولی ما تو ناجو نیروهای خوب زیادی داریم

بله،ولی اونها درخواست کردن
سرپرست سلطنتی به اونجا بره

ناجو به خونه برادر گان تبدیل شده

هر وقت جنگ میشه اونو میخوان

میدان جنگ برای اون بهتر از قصره

به خصوص تو ناجو وقتی که اون مسئول

 

این قلمرو بوده

به نظر میرسه ژنرال یون بو به نفع اشه
که اونو به ناجو بفرستیم

ارزش توجه کردنو داره

اون در موقعیت سرپرست سلطنتی
به محدودیت هایی رسیده

نه تنها این بلکه بسیاری از امور بهش ربطی نداره

 

همچنین اون مشکوک به خیانته

 

شواهد کافی برای زدن این اتهام وجود نداره

از قدیم گفتن هیچ دودی بدون آتش به وجود نمیاد

 

وانگ گان دیگه برای سرپرست سلطنتی مناسب نیست

من ازتون میخوام اونو عوض کنین

 

اون برادر قسم خورده منه
چنین اقدامات شدیدی درست نیست

اینو در نظر بگیرین

تاخیر تو این کار فقط باعث ناراحتی کشور میشه

 

اینو در نظر میگیرم

 

ارتش از شمال داره برمیگرده

بله،اونها با موفقیت کنترل پیونگ یانگو بدست گرفتن

و اربابان محلی رو سمت خودشون کشوندن و
موفقیت بزرگی بدست آوردن

 

این فعلا شروعشه

..فتح شمال
اسم فوق العاده ایه

 

نمیتونم کمکی بکنم ولی به این مورد که
فکر میکنم خنده رو لبم میاد

همه به خاطر شماست ،اعلیحضرت

من باید به نیروهایی که برمیگردن خوش آمد بگم

اونها کشور منو بدون خون ریزی گسترش دادن

 

به هر کدومشون پاداش میدم

کی میرسن؟

دو روز دیگه به پایتخت میرسن

فوق العاده است ملکه هم به من ملحق میشه

 

مردم باید زوج سلطنتی رو با هم ببینن

از وانگ گان بخواه برای خوش آمد گویی
به من ملحق بشه

بله

اعلیحضرت،ملکه در وضعیت بدی قرار داره

 

لطفا اونو راحت بزارین

 

بعضی چیزها به آرامش نیاز دارن
بعضی چیزها نه

 

من دیگه در مورد مرگ ارباب کانگ بحثی نمیکنیم

 

هر کسی مرتکب جرم بشه باید مجازات بشه

که شامل پددر ملکه هم میشه

 

ملکه و حتی پسرام

 

هیچ رحمی وجود نداره این
موضوع به دولت مربوط میشه

 

صبر کن چی شده که این قدر عجله داری؟

خدمتکار کی هستی؟

خدمتکار ملکه ام

من باید یه پیام مهمو به ملکه بدم

 

ملکه
چه پیامی؟

 

خب اگه ممکنه

 

چی؟مادر ملکه خودکشی کرده؟

بله،فرمانده

 

برو

 

..چه اتفاق های عجیبی داره میفته

 

چی؟

 

مادرم
مادر من فوت کرده؟

بله،ملکه

ما گزارشی از محل اقامتش دریافت کردیم

 

تو حتما اشتباه میکنی

حقیقت داره،ملکه

 

این پیامیه که اون گذاشته

 

این چیه؟

 

نامه خودکشی

 

نامه خودکشی؟

 

واقعا اون مرده؟

کی این خبرو آورده؟

اون خودشو به عنوان سرپرست املاک کانگ معرفی کرده

به نظر میرسه حقیقت داره ملکه

 

چه طوری؟

 

چه طوری مرده؟

اون خوشو دار زده

 

دار زده؟

این چیزیه که به من گفتن،ملکه

 

منو ببخشین،ملکه

 

من شما رو ترک میکنم تا به پدرتون ملحق بشم

قبیله ما به خیانت متهم شده

و ما سقوط کردیم

اوضاع برای ما داره بدتر میشه امید هم از ما فاصله گرفته

پدرت نمیتونست فرق بین

قدرت زود گذر و امنیتو تشخیص بده

 

تازه متوجه اشتباه اون شدم

 

من نگران آینده تو و نوه هام هستم

عدم پیش بینی آینده باعث شد

همچین اتفاقی برای ما بیفته

 

بعد اعدام پدرت نمیتونم

شب ها بیخوابی رو تحمل کنم
لطفا مواظب خودت باش

 

نمیتونستم از نزدیک خداحافظی کنم

 

ملکه

 

مادرم مرده

اون خودشو دار شده

 

...مادر

 

چه طور ممکنه؟

 

شیطان از کنترل خارج شده

 

اول پدرم حالا هم مادرم مرده

 

این کار اون دیوانه است

اون دیوانه خودشو مایتریا و امپراطور میدونه

خواهش میکنم ملکه
ممکنه کسی صداتونو بشنوه

لطفا آروم باشین،ملکه

نه،دیگه از هیچی نمیترسم

من باید اونو ببینم
برو کنار

 

نه،ملکه

 

التماس میکنم آروم باشین

ولم کنین

 

ملکه

 

بیاین بریم من باید اون دیوانه رو ببینم

 

باید این کارو بکنم

مادرم نگرانم شاهزاده ها بود

اگه کاری نکنیم حتما میمیرن

 

مادر

 

منظورت چیه؟
کی مرده؟

مادر ملکه خودکشی کرده

مادرزنم؟

 

کی؟کجا؟

امروز صبح تو محل اقامتش

چرا؟چرا خودشو کشته؟

 

خب،بعضی وقتا همه میخوایم به زندگی مون پایان بدیم

ولی نمیتونم باور کنم چنین کاری کرده

واقعا شرم آوره

ملکه خبر دار شده؟

بله،یک خدمتکار به اتاقش رفته

و خبرشو بهش گفته

واقعا شرم آوره

 

به خانواده اش کمک کنین تا مراسم تدفینو برگزار کنن

بله،اعلیحضرت

 

چرا یک زن باید زندگی خودشو بگیره

 

اونم وقتی که میتونه چند سال دیگه زندگی کنه؟

با این حال اون مادر ملکه منه

با احترام اونو دفن کنین

 

بله،اعلیحضرت

اعلیحضرت،ملکه به دیدن شما امدن

ملکه؟

 

ملکه به دیدن شما آمدن

بیاد تو
شما میتونی بری فرمانده

 

خوش امدی ملکه الان ذکر و خیرت بود

لطفا بشین

 

چرا خیره نگاه میکنی؟

 

اه،درباره ی مادرت شنیدم

واقعا شرم آوره

چه طور این اتفاق افتاد؟

میپرسی چه طوری؟

 

چی شده ملکه؟

شما انسان هستین یا جانور؟

چی؟

چه طور یه انسان میتونه این قدر بی رحم باشه؟

شما پدرمو کشتین

حالا هم مادرم به خاطر شما مرده

 

شما زن آرومی بودین

چه طور ممکنه همچین کلماتی از دهنت بیرون بیاد؟

شما پدرمو شکنجه دادین و جلوی همه اونو اعدام کردین

هیچ مردی پدرزنشو نمیکشه

 

شما واقعا مایتریا هستین؟

چه طور یک مایتریا میتونه این قدر بد باشه؟

کافیه ملکه

منم بکشین
این کارو بکنین،اعلیحضرت

کافیه

 

من شوهرتم

ولی امپراطور و قانون مدار هم هستم

قانون برای همه یکیه

پدرت سعی کرد منو بکشه و شورش کنه

من یه جنایتکارو مجازات کردم
فهمیدی؟

 

این کارش باعث مجازاتش شده

فکر کردین که چرا با این کارتون هر کسی فکر شورش به سرش میزنه؟

شما افراد بی گناه زیادی رو کشتین

چه انتظاری دارین وقتی یا ظلم و ستم
حکومت میکنین؟

مردمو برای تلاش نجات جون و زندگیشون
سرزنش میکنی؟

ساکت شو

 

شما دیوانه شدین

برو بیرون

 

شنیدم دوباره باردار شدی

شما یک خون سلطنتی تو شکمت داری

 

مراقب باش

مرگ مادرت یک فاجعه است ولی من مقصر نیستم

من برای مراسم تدفینش کمک کردم

به اتاقت برگرد

 

میخواین از بچه متولد نشده مراقبت کنین؟

من شما رو لعنت میکنم

تو ماتیریا نیستی
تو خود شیطانی

شیطان قلب مهربان تری نسبت به شما داره

شما دیوانه شدین

 

خدمتکار ملکه رو به اتاقش ببر

 

بله،اعلیحضرت

 

لطفا به اتاق تون برگردین ملکه

نمیرم
هنوز تموم نشده

خواهش میکنم ملکه

من نمیرم

اونو از اینجا ببرین

 

ولم کنین

ولم کنین

 

اون دیوانه شده

 

من شوهرشم ولی به خاطر

مرگ پدر و مادرش از من متنفر شده

 

چه طور جرات میکنه

 

چوی یونگ مراسم تدفینو فراموش کن

بزار خودشون این کارو بکنن

 

چه طور جرات میکنه

 

اون همه احترام و بزرگی منو به چالش کشوند

چه طور جرات میکنه

 

خدای من،خانم ارباب کانگ خودکشی کرده؟

اون مادر ملکه بوده

چه طور میتونه این کارو بکنه؟

 

واقعا درد آورده
من خبرهارو شنیدم

اون تنها عضو خانواده ملکه بود

...پایان غم انگیزیه

 

در حقیقت اعلیحضرت این کارو کرده

بله،اون پدر ملکه رو اعدام کرد

 

ولی اعلیجضرت نمیتونست جرمی
که انجام دادنو نادیده بگیره

واقعا نیازی نبود

بخواد شک و تردیدی داشته باشه

 

..زندگی غم انگیزه

کانگ ها قبیله پر افتخاری تو شینچون بودن و

به خانواده ما خیلی نزدیک بودن

 

...دیدن سقوط شون واقعا ناراحت کننده است

 

اونها یه پسر واسه این که اسم خانواده شونو
حفظ کنه انتخاب کردن

ولی اون مرد این کاره نیست
ملکه باید خیلی ناراحت باشه

البته

استاد،اعلیحضرت میخواد شما برای خوش امد گویی

ارتش که از شمال میان به ایشون ملحق بشین

اون میخواد با هم این کارو بکنین

 

بله،این خوش آمد گویی معنای خاصی برای اعلیحضرت داره

 

اقدامات لازمو انجام بدین

کاش میتونستم کاری برای ملکه انجام بدم

واقعا دلخراشه

 

تراژدی خانواده کانگ همه رو ناراحت کرده

 

واقعا ناراحت کننده است

ارباب کانگ مرد قابل بیش بینی بود ولی
اون بیش از اندازه بلند پرواز بود

ولی هنوز نمیتونم باور کنم همسرش خودکشی کرده

 

برای ملکه نگرانم

 

من نگرانم سرپرست سلطنتی هم هستم

 

اون قبلا مورد اعتماد ترین فرد اعلیحضرت بود

ولی حالا همه چی فرق کرده

درسته رابطه اون با اعلیحضرت خراب شده

 

مشاور یک بار دیگه شمشیرشو علیه اون بلند کرده

نه تنها این بلکه کاپیتان ییم

هم بر علیه اش شهادت داده

خطر نزدیک همه ماست

 

کاپیتان ییم دست راست اجیته بود و حالا

 

برای نجات زندگیش دست به دامان مشاور شده

میخوان سرپرست سلطنتی رو تخریب کنن
این مشکل کوچکی نیست

 

..مگه این که کاری بکنیم

 

وضعیت عادی نیست

 

در مورد حوادث آینده احساس بدی دارم

 

زندگی غیر قابل بیش بینیه

 

دخترش ازدواج کرده
ولی در حال حاضر از هم جدا هستن

 

بله از مرگ من مطمئن بود

با تشکر از شما هنوز زنده ام

 

هنوز کارهای زیادی باید انجام بدین ژنرال

 

من فکر میکردم هنوز جوانم

 

ولی زندگی اصلا آسون نیست

خوب به من گوش بده

 

یک رهبر عاقل قدرتو به تو طرف منتقل میکنه

 

اون توازنو ایجاد میکنه
تا برای وفاداری با هم رقابت کنن

 

این کار باعث میشه در مورد افراد
درست قضاوت کنه

 

میخواین چی بگین؟

 

وانگ گان قدرتمند یکی از بال هاشو از دست داده

اون نشون داد قدرت یک اشراف زاده رو داره
ولی در آخر اجیته به نمایندگی از

از چونگ جو بر سر قدرت با اون رقابت کرد

 

ولی اجیته مرده و شما باید جاشو بگیرین

نه نه من هنوز اسم مجرم رومه

من از اجیته حمایت کردم

 

این شانسو داری تا اسم خودتو پاک کنی

 

تو باید وانگ گانو از بین ببری

چه طوری؟

باید به حمله ادامه بدی

حتی اگه تمایلی نداشته باشه , این افرادش هستن
که اونو برای حکومت ترغیب میکنن

حتی قبلا اجیته بارها ازش خواست
تا حکومتو بدست بگیره

 

همین طوره

 

اون اسیب پذیره

حقایق زیادی علیه اون وجود دارن

 

پیش بینی استاد دوسون
نامزدی با ملکه

و ملاقاتش با استاد سوک چونگ

سوک چونگ شاگرد استاد جین پو بوده

گانجا نماد مایتریا پیش اون بوده

ولی هیچ کس نمیدونه

 

اون کجاست؟

 

حقیقت داره؟

 

اگه بتونیم ثابت کنیم که وانگ گان اونو داره

خیانت اون غیر قابل انکار میشه

 

این فکر باعث ترس و لرز من میشه

من به پیدا کردن محل گانجا ادامه میدم

شایعاتی میان راهب ها وجود داره که
به زودی متوجه میشم

شما منو شگفت زده میکنین
خدا شما رو برای کمک به من فرستاده

ممنونم تنها خواسته من اینه که به شما کمک کنم

میخوام شما به موفقیت و افتخار برسین

 

ممنونم،استاد

 

وقتی فکرشو میکنم عصبانی میشم

 

چی گفت؟

 

با این کارایی که میکنم افرادم فکر شورش به سرشون میزنه؟

اون منو سرزنش کرد , منو مقصر همه چی میدونه

و چی؟شیطان؟قاتل؟

اون به من گفت قاتل

 

من فقط کسایی که سزاوار مرگ بودن کشتم

من مقصر مرگ مادرش نیستم

ملکه دیوانه شده

چه طور میتونه همچین حرفایی بزنه؟

من قانون این کشورم

چه طور میتونه بزرگیو افتخار منو به چالش بکشه

اون تغییر کرده اون زنی نیست که قبلا بوده

 

نه،ممکنه در مورد اون همه اشتباه کرده باشن

 

ممکنه فریب خورده باشم

بله،ممکنه مشاور هم فریب خورده باشه

اگه زن خوب و درستی باشه

نمیتونه چنین حرفایی زده باشه

من نمیتونم اینو نادیده بگیرم
نمیتونم

 

من حیرت زده شدم , خودکشی مادرش غم انگیزه ولی چه طور ممکنه

ملکه چنین حرفایی به اعلیحضرت بزنه؟

شایعه تو کل قصر بخش شده

واسه همینه که با زنا حرف نمیزنم

اعلیحضرت اشتباه کرده

ولی هنوزم چه طور میتونه این کارو بکنه؟

 

این نشونه خوبی نیست

 

ملکه بارداره ولی روابط اونها بدتر شده

اون شخصیت اعلحضرتو زیر سوال برده
اینو نادیده میگیره؟

 

همین نگرانم میکنه
اعلیحضرت به سختی

شرایط روحی و ذهنی شونو بدست آوردن

 

نباید بزاریم این موضوع مانع بشه

ما باید آتشی که شروع شده رو خاموش کنیم

ولی اسون نیست
ملکه هم پدر هم مادرشو

 

به خاطر اعلیجضرت از دست داده

خشم اون به این زودیا تموم نمیشه

همین منو ناامید میکنه

ولی ما باید انچه که میتونیم رو انجام بدیم

نباید این موضوع رو دست کم بگیریم

از وقتی که بعد بیماریش از خواب بیدار شده

روزهای پرتنشی داشته

اون در مورد همه چی سوال میکنه میخواد
همه چیو خودش تایید کنه

بله،همین طوره

زمان خیلی مهمی برای ماست همه چی به خاطر

ملکه و بقیه افراد داره به هم میریزه

 

مادر،ما خبردار شدیم
چه قدر براتون دردناک بوده

مادر خیلی ناراحت هستین

پدر مرد بی رحمیه

لطفا مایتریا رو تحریک نکنین من نگرانم

 

مایتریا؟

بله،اعلیحضرت خودشو مایتریا میدونه

 

یه انسان نمیتونه این کارو بکنه

 

ولی من این طوری نمیمیرم

 

با دقت گوش بدین
مادر بزرگ تون مرده

 

اون ما رو ترک کرده چون میترسید به دست

اعلیحضرت کشته بشه

 

اون برای زندگی ما نگران بود

 

درسته آینده ما نامعلومه

 

میدونین اعلیجضرن زندگی چند نفر
ادم بی گناه رو گرفته؟

 

اون حالا شرارتشو به سمت ما نشونه گرفته

روزهای ما داره همین طوری میگذره
لطفا منو ترک نکنین

فهمیدین؟

بله،مادر

 

خدمتکار جین

بله،ملکه

اماده شو برای مراسم خاکسپاری بریم

 

بله ملکه،لطفا اجازه بدین برای ترک قصر

 

اول از اعلیجضرت اجازه بگیریم

برای مراسم تدفین مادرم هم به اجازه نیاز دارم؟

ارتش فردا از شمال برمیگرده خواهش میکنم

برای مراسم تدفین یکم صبر کنین

 

وای بر من چه طور زندگیم به اینجا رسید؟

راهی برای زندگی کردن هست؟

 

میخواین بهشون تسلیت بگین؟

بله،چرا خیره نگاه میکنی؟

نه پسر عمو اون زن یک مجرم بوده

لطفا احتیاط کنین استاد

همه اینا به کنار خانواده ما خیلی وقته با هم دوست بودن

 

وظیفه منه که بهشون تسلیت بگم

تو مراسم ارباب کانگ

هیچ کس برای گفتن تسلیت نبود

 

چرا منو با بقیه مقایسه میکنی؟

من نتونستم تو مراسم تدفین ارباب کانگ شرکت کنم

چون به خیانت محکوم شده بود
ولی این یکی فرق داره

افرادی دوست دارن شما رو با ملکه

درگیر کنن

 

میخوان شما رو تو توطئه ارباب کانگ دخیل کنن

باید برین؟

اینا فقط بهانه است

یک مرد نباید وظایف انسانی خودشو نادیده بگیره

 

من بهشون تسلیت میگم

کی میرین؟

فردا بعد دیدار با ارتش میرم

 

ملکه هم اونجاست

 

پس همه با شک بیشتری به شما نگاه میکنن

لطفا این کارو نکنین , یک بار دیگه بهش فکر کنین

داری مخالفت میکنی

همه اونجا هستن از ترس اعلیجضرت

به وانگ گان شک نمیکنن

باید بزارم ترس به من غلبه کنه؟

این طور زندگی نمیکنم
وانگ گان

با توجه به استاندارهای خودش رفتار میکنه
فهمیدی؟

 

یک مرد باید تو مسیری که درسته حرکت کنه

من با اصول خودم زندگی میکنم

فهمیدی؟

ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس محمد رضا تلگرام:wanggun2000